وظیفه شاعر در انتخاب واژگان

 


کودکان در سنین مختلف و گروه های اجتماعی متفاوت، تعداد کم وبیش معینی از واژه در اختیار دارند که به کار می برند و می فهمند.


 در سرودن شعر، شاعران باید دقت کنند تا کودک در مقابل واژه هایی قرار نگیرد که به پرسیدن معنای آن ها برانگیخته شود و پس از طرح پرسش هیچ کس قادر نباشد جواب قانع کنندها ی ارائه دهد و در نتیجه به جای استدلال، پاسخ دهنده به زور و خشم و تهدید متوسل شود و کودک را از مطالعه و پرسیدن و کنجکاوی و تمایل به دانستن و شناختن دلزده کند. 

  


شاعر در زمینه ی انتخاب واژگان در گروه سنی« ب» و « الف » نسبت به سایر گروه ها تعهد بیشتری دارد و باید با دقت و آگاهی بسیار واژه هایش را انتخاب کند. 


برخی از واژه هایی که معمولاً به کار بردن آن ها در ادبیات ویژه ی کودکان مردود است، عبارت ا ند از:

  •  واژه هایی که درک معنا و مفهوم آن ها برای کودکان ممکن نباشد و بزرگسالان نیز نتوانند آن ها را به زبان ساده ی کودکانه و به شکلی قابل قبول معنی کنند. مثل: سرنوشت ، محتوا، ماهیت، روح، اهورا، اهرمن، وجدان، کمّیت، کفیت، جبر، ذات، عرض، نفس، وهم، مرگ.

  •  واژه هایی که تلفظ آن ها مشکل باشد و از طریق اِعراب یا نشانه گذاری هم نتوان تلفظ صحیح آن ها را به کودکان ارائه داد. مثل: معهذا،معذلک، معا لوصف، علیا لحساب، علی رغم و...


  • معمولاً کودکان در دوران نخستین مطالعه، کلمات را با توجه به شکل آن ها می خوانند، نه عطف به آشنایی های قبلی با واژه ها. به همین دلیل باید کوشید تا حد ممکن از واژه هایی استفاده شود که شکل، تلفظ نسبتاً صحیح را پیشنهاد کند.


  • واژه هایی که مطلقاً محلی باشند و درک معنی و تلفظ صحیح آن ها در سراسر ایران،برای کودکان ممکن نباشد.

  • کلماتی که چهار بخشی باشد یا بیشتر (با در نظر گرفتن شرایط سنی). مثل:فوق العاده، اقامتگاه، سرمایه داری، مقابله، ممکن ا لوقوع و…

منبع : کتاب ماه ، شماره هفتم ، اردیبهشت 93 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.